زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

عوامل ایجاد تورم

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/13
عوامل ایجاد تورم

چه چیزی باعث تورم می شود و چه کسانی از آن سود می برند؟
تورم معیاری برای سنجش میزان افزایش قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است. اگر تورم اتفاق بیفتد و منجر به افزایش قیمت مایحتاج اولیه مانند مواد غذایی شود، می تواند تأثیر منفی بر جامعه بگذارد.
• تورم معیاری برای سنجش میزان افزایش قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است.
• تورم زمانی رخ می دهد که قیمت ها به دلیل افزایش هزینه های تولید مانند مواد اولیه و دستمزدها افزایش یابد.
• افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات می تواند باعث تورم شود زیرا مصرف کنندگان مایل به پرداخت بیشتر برای محصول هستند.
• برخی از شرکت ها اگر بتوانند در نتیجه تقاضای زیاد برای کالاهای خود هزینه بیشتری برای محصولات خود دریافت کنند، پاداش تورم را درو می کنند.

تورم می‌تواند تقریباً در هر محصول یا خدماتی رخ دهد، از جمله هزینه‌های مبتنی بر نیاز مانند مسکن، غذا، مراقبت‌های پزشکی و خدمات آب و برق و همچنین هزینه‌های ناخواسته مانند لوازم آرایشی، خودرو و جواهرات. هنگامی که تورم در سرتاسر اقتصاد رایج می شود، انتظار تورم بیشتر به یک نگرانی اساسی در آگاهی مصرف کنندگان و کسب و کارها تبدیل می شود.
بانک های مرکزی اقتصادهای توسعه یافته، از جمله فدرال رزرو در ایالات متحده، تورم را رصد می کنند. فدرال رزرو یک هدف تورم تقریباً 2 درصدی دارد و در صورت افزایش بیش از حد یا خیلی سریع قیمت ها، سیاست پولی را برای مبارزه با تورم تنظیم می کند.
تورم می تواند نگران کننده باشد زیرا باعث می شود پولی که امروز پس انداز شده است فردا ارزش کمتری داشته باشد. تورم قدرت خرید مصرف کننده را از بین می برد و حتی می تواند توانایی بازنشستگی را مختل کند. به عنوان مثال، اگر یک سرمایه‌گذار 5 درصد از سرمایه‌گذاری در سهام و اوراق قرضه درآمد داشته باشد، اما نرخ تورم آن 3 درصد باشد، سرمایه‌گذار تنها 2 درصد به صورت واقعی درآمد داشته باشد. در این مقاله عوامل اساسی تورم، انواع مختلف تورم و چه کسانی از آن سود می برند را بررسی می کنیم.

آنچه باعث تورم می شود
عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند قیمت ها یا تورم را در یک اقتصاد افزایش دهد. به طور معمول، تورم ناشی از افزایش هزینه های تولید یا افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات است.

تورم فشاری هزینه
تورم فشاری هزینه زمانی رخ می دهد که قیمت ها به دلیل افزایش هزینه های تولید مانند مواد اولیه و دستمزد افزایش می یابد. تقاضا برای کالاها بدون تغییر است در حالی که عرضه کالا به دلیل هزینه های بالاتر تولید کاهش می یابد. در نتیجه، هزینه های اضافی تولید به صورت قیمت های بالاتر برای کالاهای نهایی به مصرف کنندگان منتقل می شود.
یکی از نشانه‌های تورم ناشی از هزینه‌های احتمالی را می‌توان در افزایش قیمت کالاها مانند نفت و فلزات مشاهده کرد، زیرا آنها ورودی‌های اصلی تولید هستند. به عنوان مثال، اگر قیمت مس افزایش یابد، شرکت هایی که از مس برای تولید محصولات خود استفاده می کنند ممکن است قیمت کالاهای خود را افزایش دهند. اگر تقاضا برای محصول مستقل از تقاضا برای مس باشد، کسب و کار هزینه های بالاتر مواد اولیه را به مصرف کنندگان منتقل می کند. نتیجه قیمت های بالاتر برای مصرف کنندگان بدون هیچ تغییری در تقاضا برای محصولات مصرف شده است.
دستمزدها همچنین بر هزینه تولید تأثیر می گذارد و معمولاً بزرگترین هزینه برای مشاغل است. زمانی که اقتصاد خوب عمل می کند و نرخ بیکاری پایین است، کمبود نیروی کار یا کارگر می تواند رخ دهد. شرکت ها نیز به نوبه خود، دستمزدها را افزایش می دهند تا نامزدهای واجد شرایط را جذب کنند که باعث افزایش هزینه های تولید برای شرکت می شود. اگر شرکت قیمت ها را به دلیل افزایش دستمزد کارکنان افزایش دهد، تورم به اضافه هزینه رخ می دهد.
بلایای طبیعی نیز می تواند قیمت ها را افزایش دهد. به عنوان مثال، اگر طوفان محصولی مانند ذرت را از بین ببرد، قیمت ها می تواند در کل اقتصاد افزایش یابد زیرا ذرت در بسیاری از محصولات استفاده می شود.

تورم تقاضا - کشش
تورم کشش تقاضا می تواند ناشی از تقاضای قوی مصرف کننده برای یک محصول یا خدمات باشد. هنگامی که تقاضا برای کالاهای گسترده ای در یک اقتصاد افزایش می یابد، قیمت آنها افزایش می یابد. در حالی که این اغلب نگرانی برای عدم تعادل کوتاه مدت عرضه و تقاضا نیست، تقاضای پایدار می تواند در اقتصاد بازتاب داشته باشد و هزینه های سایر کالاها را افزایش دهد. نتیجه تورم کشش تقاضا است.
هنگامی که بیکاری کم است و دستمزدها در حال افزایش است، اعتماد مصرف کننده بالا می رود که منجر به هزینه های بیشتر می شود. گسترش اقتصادی تأثیر مستقیمی بر سطح هزینه های مصرف کننده در یک اقتصاد دارد که می تواند منجر به تقاضای بالا برای محصولات و خدمات شود.
با افزایش تقاضا برای یک کالا یا خدمات خاص، عرضه موجود کاهش می یابد. هنگامی که اقلام کمتری در دسترس باشد، مصرف‌کنندگان مایلند برای به دست آوردن آن کالای بیشتری بپردازند - همانطور که در اصل اقتصادی عرضه و تقاضا ذکر شده است. نتیجه افزایش قیمت ها به دلیل تورم کشش تقاضا است.
شرکت ها نیز در تورم نقش دارند، به خصوص اگر محصولات محبوبی تولید کنند. یک شرکت می تواند قیمت ها را فقط به این دلیل افزایش دهد که مصرف کنندگان مایل به پرداخت مبلغ افزایش یافته هستند. شرکت‌ها همچنین زمانی که کالایی برای فروش چیزی است که مصرف‌کنندگان برای زندگی روزمره به آن نیاز دارند، مانند نفت و گاز، قیمت‌ها را آزادانه افزایش می‌دهند. با این حال، این تقاضا از سوی مصرف کنندگان است که اهرمی برای افزایش قیمت ها در اختیار شرکت ها قرار می دهد.

بازار مسکن
به عنوان مثال، بازار مسکن طی این سال ها با فراز و نشیب های خود مواجه بوده است. اگر خانه ها تقاضا داشته باشند زیرا اقتصاد در حال توسعه است، قیمت خانه افزایش می یابد. این تقاضا همچنین بر محصولات و خدمات جانبی که از صنعت مسکن حمایت می کنند تأثیر می گذارد. محصولات ساختمانی مانند چوب و فولاد و همچنین میخ‌ها و پرچ‌های مورد استفاده در خانه‌ها، همگی ممکن است شاهد افزایش تقاضا در نتیجه تقاضای بیشتر برای خانه‌ها باشند.

سیاست مالی انبساطی
سیاست مالی انبساطی توسط دولت ها می تواند میزان درآمد اختیاری را هم برای مشاغل و هم برای مصرف کنندگان افزایش دهد. اگر دولت مالیات‌ها را کاهش دهد، کسب‌وکارها ممکن است آن را برای بهبود سرمایه، غرامت کارکنان یا استخدام جدید هزینه کنند. مصرف کنندگان ممکن است کالاهای بیشتری را نیز خریداری کنند. دولت همچنین می تواند با افزایش هزینه های پروژه های زیربنایی اقتصاد را تحریک کند. نتیجه می تواند افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات باشد که منجر به افزایش قیمت می شود.



سیاست های پولی انبساطی توسط بانک های مرکزی می تواند نرخ بهره را کاهش دهد. بانک‌های مرکزی مانند فدرال رزرو می‌توانند هزینه وام بانک‌ها را کاهش دهند که به بانک‌ها اجازه می‌دهد پول بیشتری را به مشاغل و مصرف‌کنندگان وام دهند. افزایش پول موجود در سرتاسر اقتصاد منجر به هزینه و تقاضای بیشتر برای کالاها و خدمات می شود.

معیارهای تورم
چند معیار وجود دارد که برای اندازه گیری نرخ تورم استفاده می شود. یکی از محبوب ترین ها، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) است که قیمت سبدی از کالاها و خدمات را در اقتصاد، از جمله غذا، خودرو، آموزش و تفریح اندازه گیری می کند.

در آوریل 2022، شاخص قیمت مصرف کننده بر اساس تعدیل فصلی 0.3 درصد افزایش یافت. در مقایسه با سال قبل، شاخص کامل 10.8 درصد افزایش یافت که این بزرگترین افزایش سالانه از نوامبر 1980 است.
یکی دیگر از معیارهای تورم، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) است که تغییرات قیمتی را گزارش می‌کند که بر تولیدکنندگان داخلی تأثیر می‌گذارد. PPI قیمت سوخت، محصولات کشاورزی (گوشت و غلات)، محصولات شیمیایی و فلزات را اندازه گیری می کند. اگر افزایش قیمت که باعث افزایش PPI می شود به مصرف کنندگان منتقل شود، در شاخص قیمت مصرف کننده منعکس می شود.

چه کسانی از تورم سود می برند؟
در حالی که مصرف‌کنندگان سود کمی از تورم تجربه می‌کنند، سرمایه‌گذاران اگر دارایی‌های خود را در بازارهای متاثر از تورم نگهداری کنند، می‌توانند از افزایش برخوردار شوند. برای مثال، کسانی که در شرکت‌های انرژی سرمایه‌گذاری می‌کنند ممکن است در صورت افزایش قیمت انرژی، شاهد افزایش قیمت سهام خود باشند.
برخی از c اگر اقتصاد خوب عمل کند و تقاضای مسکن بالا باشد، شرکت‌های خانه‌ساز می‌توانند قیمت‌های بالاتری را برای فروش خانه در نظر بگیرند.
به عبارت دیگر، تورم می تواند قدرت قیمت گذاری کسب و کارها را فراهم کند و حاشیه سود آنها را افزایش دهد. اگر حاشیه سود در حال افزایش باشد، به این معنی است که قیمت هایی که شرکت ها برای محصولات خود دریافت می کنند با سرعت بیشتری نسبت به افزایش هزینه های تولید افزایش می یابد.
همچنین، صاحبان کسب و کار می توانند عمداً عرضه را از بازار دریغ کنند و اجازه دهند قیمت ها به سطح مطلوبی افزایش یابد. با این حال، اگر تورم نتیجه افزایش هزینه‌های تولید باشد، شرکت‌ها نیز می‌توانند آسیب ببینند. اگر شرکت ها نتوانند هزینه های بالاتر را از طریق قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان منتقل کنند، در معرض خطر هستند. به عنوان مثال، اگر رقابت خارجی تحت تأثیر افزایش هزینه تولید قرار نگیرد، قیمت آنها نیازی به افزایش نخواهد داشت. در نتیجه، شرکت‌های آمریکایی ممکن است مجبور شوند هزینه‌های تولید بالاتر را بخورند، در غیر این صورت، خطر از دست دادن مشتریان خود را برای شرکت‌های مستقر در خارج از کشور به خطر می‌اندازند.