زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

تورم در مقابل رکود تورم

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/13
تورم در مقابل رکود تورم

تورم در مقابل رکود تورم تفاوت چیست؟









تورم افزایش گسترده قیمت کالاها و خدمات در سراسر اقتصاد است. فدرال رزرو میانگین تورم سالانه 2 درصد در بلندمدت را با الزامات خود مبنی بر ثبات قیمت‌ها و حداکثر اشتغال مطابقت دارد، زیرا این امر ضمن حمایت از رشد اقتصادی، از کاهش تورم بسیار خطرناک‌تر جلوگیری می‌کند. با این حال، تورم باعث می شود که یک ارز قدرت خرید خود را از دست بدهد. برای مثال، اگر تورم 5 درصد باشد و در حال حاضر 100 دلار در هفته برای غذا خرج کنید، سال بعد باید 105 دلار برای همان خواربار خرج کنید.




به طور معمول، تورم با رشد اقتصادی همراه است و گرمای بیش از حد اقتصاد یکی از دلایل احتمالی تورم بالاتر است. برعکس، رکود معمولاً باعث کاهش تورم می شود. رابطه شهودی است. در اقتصادی که با عملکرد بالاتر از پتانسیل بلندمدت خود داغ است، افزایش قیمت برای جیره بندی نیروی کار و سایر نهاده های کمیاب و جبران هزینه های افزایش یافته تولید ضروری است. در همین حال، یک اقتصاد در حال انقباض با ظرفیت های اضافی زیاد، افزایش قیمت ها و افزایش دستمزدها را با کاهش تقاضا مهار می کند.




رکود تورمی اصطلاحی است که برای توصیف یک اقتصاد راکد استفاده می‌شود که نه تنها به دلیل رشد آهسته بلکه تورم بالا نیز مانع آن شده است. در حالی که این ترکیب ممکن است غیر شهودی به نظر برسد، اما در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 که کارگران در ایالات متحده و اروپا در معرض بیکاری بالا و همچنین از دست دادن قدرت خرید قرار گرفتند، کمتر واقعی بود.




علل رکود تورمی در آن دوره همچنان مورد مناقشه است و همچنین احتمال وقوع مجدد آن در سال 2022 در بحبوحه قیمت‌های بالای انرژی و مواد غذایی، افزایش نرخ‌های بهره و مشکلات مداوم زنجیره تامین وجود داشت.




تورم




همانطور که در بالا ذکر شد، بانک‌های مرکزی مانند فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا (ECB) تورم ملایم را به هیچ‌کدام ترجیح می‌دهند، به عنوان بیمه در برابر تورم بی‌ثبات‌کننده. هدف سیاست گذاران تورم 2 درصدی است تا چرخ های تجارت را چرب کنند.




آنها همچنین به دنبال درک علت تورم هستند، زیرا انگیزه های تورمی در انواع مختلفی وجود دارد که هر کدام علت و پیامدهای خاص خود را دارند. سه نوع کلیدی عبارتند از: تورم کششی تقاضا، تورم فشاری هزینه و تورم مارپیچی قیمت دستمزد که دومی به عنوان تورم داخلی نیز شناخته می شود.




تورم کششی تقاضا زمانی اتفاق می افتد که تقاضا برای کالاها و خدمات از ظرفیت اقتصاد برای پاسخگویی به آن بالاتر رود. قانون عرضه و تقاضا نشان می دهد که تقاضا در آن صورت فقط در پاسخ به قیمت های بالاتر تعدیل می شود. تورم کششی تقاضا می تواند ناشی از سیاست های مالی و پولی ضعیف یا سرمایه گذاری ناکافی باشد. در همه این موارد، انقباضات پولی و مالی نتیجه محتمل است، زیرا سرمایه گذاری در افزایش ظرفیت تولیدی اقتصاد اغلب به زمان طولانی برای ایجاد نتایج نیاز دارد.




تورم فشاری هزینه منعکس کننده افزایش قیمت یک یا چند نهاده کلیدی اقتصادی مانند نفت خام، غلات یا نیروی کار است. 4 تورم فشاری هزینه زمانی حاصل می شود که تولیدکنندگان بتوانند هزینه های افزایش یافته خود را با افزایش قیمت محصولات نهایی جبران کنند. به عنوان مثال، اگر هزینه های ورودی در نتیجه اختلال موقت در عرضه مانند تعطیلی کارخانه ها ناشی از یک بیماری همه گیر افزایش یابد، سیاست گذاران ممکن است به طور منطقی فرض کنند که فشار قیمت ها نیز موقتی خواهد بود.




تورم ناشی از هزینه در سال 2005 پس از طوفان کاترینا که خطوط عرضه بنزین در منطقه را تخریب کرد رخ داد. تقاضا برای گاز تغییری نکرد، اما کمبود عرضه، قیمت بنزین را به 5 دلار در هر گالن افزایش داد.




مارپیچ دستمزد-قیمت که گاهی اوقات تورم فشاری دستمزد یا تورم داخلی نیز نامیده می‌شود، مواردی را توصیف می‌کند که افزایش دستمزد و قیمت‌ها یکدیگر را تقویت می‌کنند و قیمت‌های بالاتر باعث افزایش دستمزد می‌شود که منجر به افزایش قیمت‌ها می‌شود. مارپیچ دستمزد-قیمت چیزی است که وقتی سیاستگذاران نتوانند تورم را کنترل کنند، اتفاق می افتد.




پس از اینکه فدرال رزرو پل ولکر تورم را در اوایل دهه 1980 مهار کرد و به رکود تورمی پایان داد، مارپیچ قیمت دستمزد برای چندین دهه غیرمحتمل به نظر می رسید. پس از رکود بزرگ 2007-2008 و بحران مالی و تا سال 2021، تورم بیشتر از اهداف فدرال رزرو در بحبوحه رشد ضعیف اقتصادی کمتر بود.




تورم پدیده‌ای منحصر به فرد است که می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد و بسیاری از دوره‌های تورمی به خوبی در یکی از دسته‌های بالا قرار نمی‌گیرند. به عنوان مثال، افزایش تورم در سال‌های 2021-2022 منعکس‌کننده اثر کشش تقاضای محرک‌های مالی در قوانین کمک‌های همه‌گیر ایالات متحده و همچنین فشار هزینه‌ای ناشی از اختلالات زنجیره تامین، از جمله هزینه‌های حمل و نقل به شدت بالاتر بود. تورم دهه 1970 به شکل های مختلف به فشار هزینه شوک های قیمت نفت و کشش تقاضای سیاست های مالی و پولی آرام نسبت داده شده است.




رکود تورمی




بحث در مورد اینکه چه چیزی باعث رکود تورمی دهه 1970 شد، فهرست مشابهی از مظنونین اصلی را نشان می دهد، از افزایش قیمت انرژی تا پایان نرخ ارز مدیریت شده پس از فروپاشی سیستم برتون وودز.




حساب‌هایی که ترکیب سمی رشد ضعیف و تورم بالا را ناشی از انضباط مالی و پولی ناکافی سیاست‌گذاران می‌دانند، توسط دیگران مقابله شده است که اثرات ریاضت مالی و کنار گذاشتن محدودیت‌های اداری و غیررسمی قیمت‌ها و دستمزدها را برجسته می‌کنند.




آنچه غیرقابل انکار است این است که یک جفت رکود دردناک برای پایین آوردن تورم برای همیشه لازم بود و قوانینی که کسری بودجه بیشتر ایالات متحده و مقررات زدایی اقتصادی را برای احیای رشد در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان وضع می کرد.




رکود تورمی بدترین عملکرد اقتصادهای پیشرفته را بین رکود بزرگ و رکود بزرگ رقم زد و به این ترتیب اثری ماندگار بر جای گذاشت. آرتور اوکون، اقتصاددان را بر آن داشت تا شاخص فلاکتی را ارائه دهد که در آن نرخ تورم و بیکاری جمع‌بندی می‌شود و این نام نشان می‌دهد که چگونه آن دوره از تاریخ اقتصادی به یادگار مانده است.




یکی از موانع بر سر راه اجرای مجدد رکود تورمی، کاهش قابل توجه وابستگی اقتصاد جهانی مدرن به انرژی برای ایجاد رشد است. موارد دیگر عبارتند از کسری بودجه بزرگ ایالات متحده، افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و انتظارات تورمی خفیف ناشی از دهه ها تورم پایین.




بحث قدیمی در مورد اینکه آیا تورم ناشی از مقررات بسیار کم است یا بیش از حد، در ظاهر جدیدی بازگشته است، به عنوان بحث در مورد اینکه آیا افزایش تمرکز شرکت ها در بازار به آنها اجازه داده قیمت ها را افزایش دهند و به تورم اخیر کمک کند.









تنها تفاوت تورم و رکود تورم رشد اقتصادی است. به طور معمول، تورم با رشد اقتصادی همراه است و حتی می تواند محصول جانبی یک اقتصاد به سرعت در حال گسترش باشد. برعکس، رکودها معمولاً تورم را کاهش می دهند. رکود تورمی به پدیده نادر و گیج کننده رکود اقتصادی اشاره دارد که همزمان با تورم بالا طولانی مدت است.




شرایط اقتصادی در اوایل سال 2022 بسیاری از مفسران را به این فکر واداشت که آیا ایالات متحده به سمت بازگشت به رکود تورمی پیش می رود. با این حال، اکثر تحلیلگران بر این باورند که کاهش اتکای کشور به نفت وارداتی - و به طور کلی انرژی - به علاوه اعتبار فدرال رزرو باید از رکود تورمی به سبک دهه 1970 جلوگیری کند.




چرا رکود تورمی اینقدر محبوب نیست؟




ترکیب رشد آهسته و تورم غیرعادی است، زیرا تورم معمولاً با سرعت رشد افزایش و کاهش می یابد. تورم بالا فرصت کمتری را برای سیاستگذاران برای رسیدگی به کمبودهای رشد با نرخ بهره کمتر و هزینه های عمومی بالاتر باقی می گذارد.




شاخص بدبختی چیست؟




شاخص فلاکت مجموع نرخ بیکاری و تورم است. در دهه 1970 به عنوان معیاری تقریبی از پریشانی اقتصادی در میان رکود تورمی رایج شد.




قدرت خرید چیست؟




قدرت خرید، ارزش یک ارز را بر حسب کالاها و خدماتی که یک واحد آن ارز می تواند خریداری کند، اندازه گیری می کند. تورم تعداد کالاها یا خدماتی را که می توانید با مقدار مشخصی از پول خریداری کنید کاهش می دهد و قدرت خرید را کاهش می دهد.




خلاصه




• تورم نرخ افزایش سطح کلی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است.




• رکود تورمی ترکیبی از تورم بالا و رکود اقتصادی را توصیف می کند که با نرخ رشد آهسته و بیکاری بالا منعکس می شود.




• رکود تورمی در دهه 1970 بدترین عملکرد اقتصاد ایالات متحده از زمان رکود بزرگ را نشان داد.




• دلایل رکود تورمی همچنان بحث برانگیز است و برخی سیاست های مالی و پولی سست و برخی دیگر ریاضت اقتصادی یا شوک های قیمت نفت را مقصر می دانند.