زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

آیا تولید ناخالص داخلی بالا به معنای رونق اقتصادی است؟

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/13
آیا تولید ناخالص داخلی بالا به معنای رونق اقتصادی است؟

آیا تولید ناخالص داخلی بالا به معنای رونق اقتصادی است؟

اقتصاددانان به طور سنتی از تولید ناخالص داخلی (GDP) برای اندازه گیری پیشرفت اقتصادی استفاده می کنند. اگر تولید ناخالص داخلی در حال افزایش باشد، اقتصاد در وضعیت محکمی قرار می گیرد و کشور رو به جلو حرکت می کند. از سوی دیگر، اگر تولید ناخالص داخلی در حال کاهش باشد، ممکن است اقتصاد دچار مشکل شود و کشور در حال از دست دادن جایگاه خود باشد. دو چهارم متوالی تولید ناخالص داخلی منفی معمولاً یک رکود اقتصادی را تعریف می کند.

تولید ناخالص داخلی چیست؟

تولید ناخالص داخلی برابر است با کل ارزش پولی همه کالاها و خدمات نهایی که در یک کشور خاص (اقتصاد) در یک دوره زمانی معین مبادله شده است. برای ایالات متحده، تولید ناخالص داخلی معمولاً به معنای ارزش دلاری سالانه همه کالاها و خدمات خریداری شده، از جمله خرید از بخش‌های خصوصی، غیرانتفاعی و دولتی است. به عنوان مثال، اگر یک مرغ کباب را به قیمت 10 دلار خریداری کنید، تولید ناخالص داخلی 10 دلار افزایش می یابد.

یک مفهوم مستقیم و منطقی وجود دارد که در آن ثروت می تواند رفاه را اندازه گیری کند. همه ارزش‌های اقتصادی ذهنی است قیمت‌های بازار آزاد با این موضوع تعیین می‌شوند که افراد چقدر معتقدند که یک کالا یا خدمات می‌تواند آنها را در وضعیت بهتری قرار دهد. دسترسی بیشتر به ثروت به معنای واقعی کلمه به معنای دسترسی بیشتر به چیزهایی است که می تواند زندگی روزمره را بهبود بخشد. از سوی دیگر، کسانی که ثروت را به شیوه ای صادقانه تولید می کنند، به معنای واقعی کلمه بیشترین ارزش را برای دیگران، حداقل از لحاظ اقتصادی، ایجاد کرده اند.

بنابراین، به نوعی، تولید ناخالص داخلی بالاتر باید معادل پیشرفت بیشتر انسان باشد، زیرا به این معنی است که کالاها و خدمات ارزشمندتری ایجاد شده است. با این حال، کمی عمیق‌تر شوید و تولید ناخالص داخلی حتی این ارزش اقتصادی سنتی را به خوبی نشان نمی‌دهد.

تفاوت بین GDP و GPI چیست؟

چگونه تولید ناخالص داخلی علامت خود را از دست می دهد

تولید ناخالص داخلی ممکن است پس از یک تصادف رانندگی یا یک سیل بزرگ افزایش یابد. تولید ناخالص داخلی می تواند در طول جنگ یا پس از یک حمله تروریستی به سرعت رشد کند. اگر تمام شیکاگو بار دیگر آتش بگیرد و به خاک سپرده شود، تلاش برای بازسازی ممکن است تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد. این به این دلیل است که تولید ناخالص داخلی بسیار مستعد مغالطه پنجره شکسته است سیگنال‌های نادرست افزایش رفاه زمانی که تخریب آشکار رخ داده است.

با این حال، از منظر شهروندانی که با واقعیت‌های روزمره زندگی می‌کنند، تولید ناخالص داخلی می‌تواند گمراه‌کننده باشد، به همین دلیل است که شاخص پیشرفت واقعی (GPI) در سال 1995 توسط یک اتاق فکر مسئولیت اجتماعی به نام «تعریف مجدد پیشرفت» ایجاد شد. این شاخص به عنوان جایگزینی برای معیار تولید ناخالص داخلی سنتی برای سلامت اقتصادی و اجتماعی یک کشور توسعه یافته است.

متغیرهای GPI

اگرچه محاسبات GPI و GDP بر اساس داده‌های مصرف شخصی یکسان است، GPI عوامل تعدیل را ارائه می‌کند - متغیرهایی که برای اعمال ارزش‌های پولی در جنبه‌های غیر پولی اقتصاد طراحی شده‌اند. متغیرها در دسته های کلی زیر قرار می گیرند:

• مصرف شخصی - این عدد همان داده ای است که برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده می شود.

• توزیع درآمد - GPI زمانی به سمت بالا تنظیم می شود که درصد بیشتری از درآمد کشور به فقرا برسد زیرا افزایش درآمد منافع ملموسی را برای فقرا ایجاد می کند. زمانی که اکثر درآمدهای افزایش یافته یک کشور به ثروتمندان برسد، GPI به سمت پایین تنظیم می شود. تولید ناخالص داخلی فقط مربوط به مجموع همه کالاها و خدمات مبادله شده است، نه توزیع عواید آنها. اگر پنج نفر هر کدام 200000 دلار درآمد داشته باشند، تولید ناخالص داخلی با درآمد یک نفر 800000 دلار و 4 نفر 50000 دلار محاسبه می شود.

• مشاغل خانگی، داوطلبانه و آموزش عالی - GPI در ارزش کاری که برای کارهای خانه و داوطلبانه انجام می شود، عواملی است. همچنین در نفع جمعیتی که به طور فزاینده ای تحصیل کرده اند، نقش دارد.

• خدمات کالاهای بادوام مصرفی و زیرساخت - پولی که برای کالاهای بادوام خرج می شود به عنوان هزینه در نظر گرفته می شود، در حالی که ارزش خرید به عنوان یک مزیت تلقی می شود. کالاهای بادوام که بدون نیاز به بازخرید مکرر مزایایی را ارائه می دهند، مثبت تلقی می شوند. کالاهایی که به سرعت فرسوده می شوند و در صورت نیاز به تعویض کیف پول مصرف کنندگان تخلیه می شوند، نگاه منفی دارند. از سوی دیگر، تولید ناخالص داخلی، همه مخارج را به عنوان یک خبر خوب می بیند. زیر ساختمخارج توسط دولت به طور مشابه رفتار می شود: اگر هزینه ها منفعت طولانی مدتی را به همراه داشته باشد، GPI آن را مثبت ارزیابی می کند. اگر هزینه ها خزانه دولت را تخلیه کند، GPI آن را منفی می بیند. باز هم تولید ناخالص داخلی همه هزینه ها را مثبت می بیند. اگر دولت ایالات متحده 2 میلیارد دلار برای توسعه یک هواپیمای جنگی جدید هزینه کند که هرگز از زمین بلند نشود، تولید ناخالص داخلی آن را مانند بیمارستانی می داند که 2 میلیارد دلار داروی ارزان ارائه می کند یا یک کارآفرین فناوری که نرم افزار جدید به ارزش 2 میلیارد دلار می فروشد.

• جرم و جنایت - افزایش جرم و جنایت برای هزینه های قانونی، صورتحساب های پزشکی، هزینه های جایگزینی و سایر هزینه ها هزینه دارد. تولید ناخالص داخلی این هزینه را یک تحول مثبت می داند. GPI آن را منفی می بیند.

• کاهش منابع - زمانی که تالاب ها یا جنگل ها توسط فعالیت های اقتصادی از بین می روند، تولید ناخالص داخلی وقایع را به عنوان خبر خوبی برای اقتصاد تلقی می کند. GPI این رویدادها را به عنوان یک خبر بد برای نسل های آینده می بیند.

• آلودگی - آلودگی خبر خوبی برای تولید ناخالص داخلی است. صنعت یک بار برای فعالیت اقتصادی که آلودگی ایجاد می کند و بار دیگر زمانی که پول برای کاهش آلودگی هزینه می شود، حقوق می گیرد. GPI آلودگی را منفی می بیند.

• آسیب طولانی مدت زیست محیطی - گرم شدن کره زمین، ذخیره سازی زباله های هسته ای و سایر پیامدهای درازمدت فعالیت های اقتصادی در GPI به عنوان موارد منفی لحاظ می شوند.

• تغییرات در اوقات فراغت - رفاه باید منجر به افزایش اوقات فراغت شود. اکثر کارگران مدرن با این نظریه مخالفند. GPI افزایش اوقات فراغت را مثبت و کاهش اوقات فراغت را منفی می داند.

• هزینه های دفاعی - هزینه های دفاعی به بیمه پزشکی، بیمه خودرو ، صورتحساب های مراقبت های بهداشتی و سایر هزینه هایی که برای حفظ کیفیت زندگی مورد نیاز است، اشاره دارد. GPI این موارد را منفی می بیند. تولید ناخالص داخلی آنها را مثبت می بیند.

• وابستگی به دارایی های خارجی - زمانی که یک کشور مجبور می شود برای تامین مالی مصرف از سایر کشورها وام بگیرد، GPI نتیجه را منفی می کند. اگر پول قرض گرفته شده صرف سرمایه گذاری شود و به نفع کشور باشد، مثبت تلقی می شود.

محاسبات GPI

محاسبات شاخص پیشرفت واقعی از آمار اقتصادی و فرمول های ریاضی برای ارزش گذاری متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی استفاده می کنند. سپس نتیجه نهایی به رقم تولید ناخالص داخلی اضافه یا از آن حذف می شود. به عنوان مثال، هزینه کالاهای بادوام مصرفی از تولید ناخالص داخلی کم می شود.

تعداد متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موجود در محاسبه شاخص پیشرفت واقعی.

مقدار پولی که خارجی ها در ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند از مقدار سرمایه گذاری آمریکایی ها در خارج از کشور کم می شود. برای تعیین اینکه آیا ایالات متحده در حال تبدیل شدن به یک وام گیرنده یا وام گیرنده است، از میانگین چرخشی پنج ساله استفاده می شود . اگر اقتصاد به اندازه ای سالم باشد که ما یک وام دهنده خالص باشیم، عدد حاصل به تولید ناخالص داخلی اضافه می شود. اگر برای حفظ اقتصاد خود وام می گیریم، عدد حاصل از آن کم می شود.

در حالی که GPI در بسیاری از متغیرهایی که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی مردم دارد، عوامل اقتصادی سرمایه‌داری تمایل دارند به شدت بر روی کسب درآمد تمرکز کنند. به همین دلیل، GPI هنوز به طور گسترده در چنین اقتصادهایی مورد پذیرش قرار نگرفته است، اگرچه طرفداران آن خاطرنشان می کنند که توسط جامعه علمی بررسی شده و اعتبار آن به رسمیت شناخته شده است. معیارهای نوع GPI در کانادا و در برخی از کشورهای کوچک و مترقی اروپا در حال استفاده است. با گذشت زمان، کشورهای دیگر ممکن است به آرامی این مفهوم را بپذیرند، زیرا نگرانی های زیست محیطی به آگاهی عمومی منتقل می شود.

خط پایین

تولید ناخالص داخلی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. در حالی که این عدد به دقت توسط اقتصاددانان مشاهده می شود و به طور گسترده توسط رسانه های مالی دنبال می شود، محاسبه گاهی اوقات ناقص است زیرا تولید ناخالص داخلی می تواند مواردی را که در واقع مخرب هستند، به جای مولد، به اقتصاد اضافه کند. از سوی دیگر، GPI شامل مجموعه‌ای از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی است که سپس به تولید ناخالص داخلی کسر یا اضافه می‌شوند و در نتیجه نشانگر قوی قدرت یا ضعف اقتصادی است.



خلاصه

• تولید ناخالص داخلی ارزش دلاری همه کالاها و خدماتی است که در سرتاسر یک اقتصاد تغییر کرده است.

• افزایش تولید ناخالص داخلی نشانه قدرت اقتصادی است و تولید ناخالص داخلی منفی نشان دهنده ضعف اقتصادی است.

• تولید ناخالص داخلی زمانی می تواند اطلاعات نادرستی ارائه دهد که در نتیجه تخریب اقتصادی - مانند تصادف رانندگی یا بلایای طبیعی - به جای فعالیت واقعی مولد باشد.

• شاخص پیشرفت واقعی برای بهبود تولید ناخالص داخلی با گنجاندن متغیرهای بیشتر در محاسبات طراحی شده است.