زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/08
نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی

نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی چیست؟


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی معیاری از درآمد مالیاتی یک کشور نسبت به اندازه اقتصاد آن است که با تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری می شود. این نسبت نگاه مفیدی به درآمد مالیاتی یک کشور ارائه می دهد زیرا مالیات بالقوه را نسبت به اقتصاد نشان می دهد. همچنین دیدی از جهت کلی سیاست مالیاتی یک کشور و همچنین مقایسه بین‌المللی بین درآمدهای مالیاتی کشورهای مختلف را ممکن می‌سازد.


درک نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی


مالیات معیاری حیاتی برای توسعه و حکومت یک کشور است. نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی برای تعیین اینکه دولت یک کشور چقدر منابع اقتصادی خود را هدایت می کند استفاده می شود. درآمدهای مالیاتی بالاتر به این معنی است که یک کشور می‌تواند برای بهبود زیرساخت‌ها، بهداشت، و آموزش هزینه بیشتری بپردازد که کلید چشم‌انداز بلندمدت اقتصاد و مردم یک کشور است.


سیاست مالیاتی و توسعه اقتصادی


بر اساس گزارش بانک جهانی، درآمدهای مالیاتی بیش از 15 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور عنصر کلیدی برای رشد اقتصادی و در نهایت کاهش فقر است. این سطح از مالیات تضمین می کند که کشورها پول لازم برای سرمایه گذاری در آینده و دستیابی به رشد اقتصادی پایدار را دارند. کشورهای توسعه یافته به طور کلی نسبت به مراتب بالاتری دارند. میانگین در میان اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی 33.8 درصد در سال 2019 بود.


طبق یک نظریه، با توسعه یافتگی اقتصادها و افزایش درآمد، مردم عموماً شروع به تقاضای خدمات بیشتری از دولت می کنند، چه در مراقبت های بهداشتی، حمل و نقل عمومی یا آموزش. به عنوان مثال، این توضیح می دهد که چرا نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در سال 2019 در اتحادیه اروپا، به طور متوسط 41.4 درصد، بسیار بیشتر از آسیا و اقیانوسیه است، جایی که نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی از 11.9 درصد متغیر است. در اندونزی به 35.4٪ در نائورو (و اکثر کشورها نسبتی به بالاتر از میانگین OECD 33.8٪ نداشتند).





نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی


جهت سیاست مالیاتی


سیاستگذاران از نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی برای مقایسه دریافت‌های مالیاتی سال به سال استفاده می‌کنند، زیرا نسبت به مقادیر ساده نسبت افزایش و کاهش درآمد مالیاتی را نشان می‌دهد. درآمدهای مالیاتی ارتباط نزدیکی با فعالیت های اقتصادی دارد که در دوره های رشد اقتصادی سریع تر افزایش می یابد و در دوران رکود کاهش می یابد. به عنوان درصد، درآمدهای مالیاتی عموماً سریعتر از تولید ناخالص داخلی افزایش و کاهش می یابد، اما این نسبت باید بدون نوسانات شدید رشد، نسبتاً ثابت بماند.


با این حال، در موارد تغییرات قابل توجه در قوانین مالیاتی یا در طول رکود شدید اقتصادی، این نسبت می تواند به طور چشمگیری تغییر کند. به عنوان مثال، بر اساس گزارش OECD، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده بیش از هر عضو دیگر OECD در سال 2018 کاهش یافت. این بیشتر نتیجه کاهش مالیات 1.5 تریلیون دلاری بود که توسط رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ در سال 2017 امضا شد.


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایالات متحده از 28.3 درصد در سال 2000 به 24.5 درصد در سال 2019 کاهش یافته است. در مدت مشابه، میانگین OECD در سال 2019 کمی بالاتر از سال 2000 بود (33.8 درصد در مقایسه با 33.3 درصد).


ایالات متحده از نظر نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در سال 2019 در بین 37 کشور OECD در رتبه 32 قرار گرفت .





در میان سیاست گذاران و اقتصاددانان، هیچ گاه بر سر بهترین سیاست مالیاتی برای رشد اقتصادی اتفاق نظر وجود نداشته است. در یک طرف کسانی هستند که معتقدند افزایش نرخ های مالیاتی باعث ایجاد درآمد شدید و حل مشکل بدهی ایالات متحده خواهد شد. برعکس، کسانی هستند که معتقدند افزایش مالیات ایده بدی است و کاهش نرخ ها با تحریک اقتصاد باعث افزایش درآمد می شود.


سوالات متداول نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی چیست؟


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی، نسبت درآمد مالیاتی یک کشور در مقایسه با تولید ناخالص داخلی (GDP) آن کشور است. این نسبت به عنوان معیاری برای اینکه دولت چگونه منابع اقتصادی یک کشور را کنترل می کند استفاده می شود. نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی با تقسیم درآمد مالیاتی یک دوره زمانی خاص بر تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود.


آیا تولید ناخالص داخلی شامل درآمد مالیاتی می شود؟


درآمد مالیاتی شامل درآمدهای جمع آوری شده از مالیات بر درآمد و سود، سهم تامین اجتماعی، مالیات بر کالاها و خدمات، مالیات بر حقوق و دستمزد و مالیات بر مالکیت و انتقال اموال است. کل درآمد مالیاتی بخشی از تولید ناخالص داخلی یک کشور در نظر گرفته می شود. به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، کل درآمد مالیاتی نشان دهنده سهمی از تولید یک کشور است که توسط دولت از طریق مالیات جمع آوری می شود.


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی خوب چیست؟


به گفته بانک جهانی، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی 15 درصد یا بالاتر، رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش فقر را در بلندمدت تضمین می کند.


نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایالات متحده از 28.3 درصد در سال 2000 به 24.5 درصد در سال 2019 کاهش یافته است .


چگونه می توانم درآمد مالیاتی را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی ترسیم کنم؟


بانک جهانی نمودارهای خطی ارائه می دهد که درآمد مالیاتی را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی از سال 1972 تا 2019 برای کشورها و اقتصادهای منتخب منعکس می کند. مقادیر روی محور افقی (محور x) سال هستند. مقادیر روی محور عمودی (محور y) نشان دهنده درصد (درآمد مالیاتی در مقایسه با تولید ناخالص داخلی) است. نقاط داده رسم شده تغییر این مقادیر را در طول زمان نشان می دهد.


آیا درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی رابطه مستقیمی با هم دارند؟


تغییرات در سطح مالیات در یک کشور یا یک اقتصاد نیز بر سطح فعالیت اقتصادی آن (و بنابراین، تولید ناخالص داخلی آن) تأثیر می گذارد. تحقیقات گسترده ای در مورد رابطه بین سیاست مالیاتی، مشاغل و رشد اقتصادی توسط ادارات و سازمان های دولتی، اتاق های فکر و محققان در دانشگاه و بخش خصوصی انجام شده است.


سوال اصلی که این تحقیق به دنبال پاسخ به آن است این است: آیا نرخ مالیات منجر به رشد اقتصادی یا انقباض اقتصادی (شغل بیشتر در مقابل مشاغل کمتر) می شود؟ تولید ناخالص داخلی معمولا بهترین معیار رشد اقتصادی، به ویژه تولید ناخالص داخلی واقعی (که معیاری برای تولید ناخالص داخلی تعدیل شده با تورم است) در نظر گرفته می شود.


نرخ مالیات برای یک خانواده آمریکایی با درآمد متوسط در دراز مدت نسبتاً ثابت مانده است. برای مثال، در سال 1947 حدود 21 درصد بود و تا اواسط دهه 1960 در آنجا باقی ماند، زمانی که بین 16 تا 19 درصد کاهش یافت. نرخ ها از اواسط دهه 1960 تا اواسط دهه 1990 تقریباً در محدوده 16 تا 19 درصد باقی ماندند. از سال 2002 تا 2015، این نرخ در حدود 15.5٪ باقی مانده است. در سال 1947 تولید ناخالص داخلی ایالات متحده 243 میلیارد دلار بود. تا سال 2017، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده به حدود 18905 میلیارد دلار رسید، علیرغم اینکه نرخ مالیات در این دوره زمانی نسبتاً ثابت باقی مانده بود.


علاوه بر این، تقریباً 11 دوره رکود در این بازه زمانی وجود داشت. از این منظر، نرخ‌های مالیات بر خانواده‌های آمریکایی متوسط تأثیر معناداری بر تولید ناخالص داخلی در این دوره زمانی نداشت.


در حالی که درست است که افزایش یا کاهش مالیات ها (و درآمدهای مالیاتی) بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارد، به وضوح عوامل دیگری وجود دارند که بیشتر به جهت گیری اقتصاد کمک می کنند (از جمله، اما نه محدود به، نرخ بهره تعیین شده توسط فدرال). ذخیره و پیشرفت های تکنولوژیکی گسترده تر در نیروی کار).


رتبه ایالات متحده از نظر درآمد مالیاتی به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی کجاست؟


ایالات متحده از 37 کشور OECD از نظر نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در سال 2019 در رتبه 32 قرار گرفت. در سال 2019، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده 24.5٪ بود (میانگین OECD در سال 2019 33.8٪ بود. . در سال 2018، ایالات متحده همین رتبه را داشت: از نظر نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی، از بین 37 کشور OECD، 32ام بود.


کدام کشورها بیشترین و کمترین بار مالیاتی را به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی دارند؟


فرانسه بالاترین بار مالیاتی را به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی با 46.2 درصد دارد. دانمارک (46%)، بلژیک (44.6%)، سوئد (44%) و فنلاند (43.3%) نیز نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی بسیار بالایی دارند. کویت با 1.4 درصد کمترین بار مالیاتی را به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی دارد.


رتبه ایالات متحده تا آنجا که درآمد مالیاتی شرکت ها به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی است؟


در مقایسه با سایر اقتصادهای مشابه، ایالات متحده درآمدهای مالیاتی کمتری جمع آوری می کند. به عنوان مثال، در سال 2019، درآمد مالیاتی شرکت های ایالات متحده تنها 1٪ از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می داد. در میان کشورهای گروه 7 (G7) - ژاپن (4.2٪)، کانادا (3.8٪)، بریتانیا (2.5٪)، فرانسه (2.2٪)، آلمان (2.0٪) و ایتالیا (1.9٪) - شرکت های آمریکایی درآمد مالیات بر درآمد کمترین است.، 1٪. کشورهای G7 یک گروه غیررسمی از دموکراسی های ثروتمند هستند. سران دولت های این کشورها (به اضافه نمایندگان اتحادیه اروپا) در اجلاس سالانه G7 ملاقات می کنند.


در اواخر دهه 1960، نرخ مالیات شرکت های فدرال ایالات متحده به بالاترین حد خود رسید. از آن زمان تا کنون روند کاهشی داشته است. در واقع، نرخ مالیات فعلی برای شرکت ها کمتر از نصف اندازه آن در دهه های 1950 و 60 است.


آیا افزایش مالیات می تواند به اقتصاد کمک کند؟


در کوتاه مدت (یک یا دو سال آینده)، کاهش مالیات ها راهی موثر برای افزایش تقاضا در اقتصاد است. این به این دلیل است که مصرف کنندگان درآمد قابل تصرف بیشتری دارند و مشاغل پول بیشتری برای استخدام کارفرمایان و سرمایه گذاری در تجارت خود دارند. کاهش مالیات حقوق کارگران را افزایش می دهد. کاهش مالیات همچنین جریان نقدی پس از مالیات شرکت ها را افزایش می دهد. کسب‌وکارها می‌توانند از این جریان نقدی اضافی برای پرداخت سود سهام و گسترش فعالیت‌ها استفاده کنند و می‌توانند استخدام و سرمایه‌گذاری را جذاب‌تر کنند. افزایش مالیات نتیجه معکوس دارد.


در درازمدت، کاهش مالیات می‌تواند افراد را ترغیب به کار بیشتر کند، کارگران کم‌ماهر بیشتری را وارد نیروی کار کند، پس‌انداز را تشویق کند، شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری داخلی (و نه بین‌المللی) و ایجاد ایده‌های جدید از طریق تحقیق تشویق کند. با این حال، کاهش مالیات در بلندمدت نیز می تواند با افزایش کسری، رشد اقتصادی را کاهش دهد. علاوه بر این، اگر کاهش مالیات باعث افزایش درآمد کارگران پس از مالیات شود، ممکن است کمتر کار کنند و این می تواند بر عرضه تأثیر منفی بگذارد.


تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر افزایش مالیات بر اقتصاد دشوار است زیرا تغییرات سیاست هرگز در خلاء اتفاق نمی افتد - عوامل متعددی وجود دارند که به رشد اقتصادی کمک می کنند (یا برعکس)، بنابراین جدا کردن اثرات افزایش (یا کاهش) دشوار است. ) مالیات. با این حال، داده های تاریخی نشان می دهد که مالیات های بالاتر با رشد اقتصادی و ایجاد شغل سازگار است. اگر سیاستگذاران از درآمد حاصل از افزایش مالیات برای کاهش کسری بودجه استفاده کنند، می تواند برای اقتصاد بسیار مثبت باشد.


حمایت مالی شد


استراتژی هایی برای کمک به به حداکثر رساندن درآمد


یک رویکرد استراتژیک برای سرمایه گذاری می تواند به شما کمک کند تا درآمد بازنشستگی خود را به حداکثر برسانید و در عین حال مالیات سرمایه گذاری خود را به حداقل برسانید. بدون کمیسیون و هیچ انگیزه مالی، Vanguard Personal Advisor Services® می‌تواند یک برنامه هدفمند برای کمک به شما در انجام این کار ایجاد کند. همچنین با هزینه کم به خدمات شخصی دسترسی خواهید داشت. درباره نحوه دسترسی به مشاوره مالی شخصی و شروع گفتگو بیشتر بیاموزید .








خلاصه


• نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی معیاری از درآمد مالیاتی یک کشور نسبت به اندازه اقتصاد آن کشور است.


• این نسبت با سایر معیارها برای تعیین اینکه دولت یک کشور چقدر منابع اقتصادی خود را از طریق مالیات هدایت می کند، استفاده می شود.


• کشورهای توسعه یافته معمولاً نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی بالاتری نسبت به کشورهای در حال توسعه دارند.


• درآمدهای مالیاتی بالاتر به این معنی است که یک کشور می‌تواند برای بهبود زیرساخت‌ها، بهداشت، و آموزش هزینه بیشتری بپردازد که کلید چشم‌انداز بلندمدت اقتصاد و مردم یک کشور است.


• بر اساس گزارش بانک جهانی، درآمدهای مالیاتی بیش از 15 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور عنصر کلیدی برای رشد اقتصادی و در نهایت کاهش فقر است.