زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

عوامل موثر بر تراز تجاری یک کشور

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/07
عوامل موثر بر تراز تجاری یک کشور

کدام عوامل می توانند بر تراز تجاری یک کشور تأثیر بگذارند؟
تراز تجاری یک کشور با صادرات خالص آن (صادرات منهای واردات) تعریف می شود و بنابراین تحت تأثیر همه عواملی است که تجارت بین المللی را تحت تأثیر قرار می دهد. اینها شامل وقف عوامل و بهره وری، سیاست تجاری، نرخ ارز، ذخایر ارز خارجی، تورم و تقاضا می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که هم کالاها و هم خدمات برای صادرات و واردات محاسبه می شوند، در نتیجه یک کشور دارای تراز تجاری برای کالاها (همچنین به عنوان تراز تجاری کالا نیز شناخته می شود) و تراز تجاری برای خدمات دارد. یک کشور اگر صادراتش بیشتر از وارداتش باشد ، مازاد تجاری دارد. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، کشور کسری تجاری دارد.

وقف فاکتور
وقف عوامل شامل نیروی کار، زمین و سرمایه است. نیروی کار ویژگی های نیروی کار یک کشور را توصیف می کند. زمین منابع طبیعی موجود، مانند چوب یا نفت را توصیف می کند. منابع سرمایه شامل زیرساخت و ظرفیت تولید است.
مدل Heckscher-Ohlin تجارت بین‌الملل بر ویژگی‌های نیروی کار، زمین و سرمایه یک کشور برای توضیح الگوهای تجاری تأکید می‌کند. به عنوان مثال، کشوری با نیروی کار غیر ماهر فراوان ، کالاهایی را تولید می کند که به نیروی کار نسبتاً کم هزینه نیاز دارند، در حالی که کشوری که منابع طبیعی فراوانی دارد احتمالاً آنها را صادر می کند.
بهره وری از این عوامل نیز ضروری است. فرض کنید دو کشور دارای مقدار مساوی نیروی کار و زمین هستند. با این حال، یک کشور دارای نیروی کار ماهر و منابع زمین با بهره وری بالا است، در حالی که کشور دیگر دارای نیروی کار غیر ماهر و منابع نسبتاً کم بهره وری است.
نیروی کار ماهر می تواند به ازای هر فرد نسبتاً بیشتر از نیروی غیر ماهر تولید کند، که به نوبه خود بر حوزه هایی که هر یک می توانند مزیت نسبی پیدا کنند تأثیر می گذارد . کشوری که نیروی کار ماهر دارد ممکن است الکترونیک پیچیده طراحی کند، در حالی که نیروی کار غیر ماهر ممکن است در تولید اولیه تخصص داشته باشد.
به همین ترتیب، استفاده کارآمد از منابع طبیعی می تواند به معنای ارزش نسبتاً کم و بیش استخراج شده از یک موهبت اولیه مشابه باشد.

سیاست های تجاری
موانع تجارت نیز بر تراز صادرات و واردات یک کشور تأثیر می گذارد. سیاست‌هایی که واردات را محدود می‌کنند یا به صادرات یارانه می‌دهند، بر قیمت‌های نسبی آن کالاها تأثیر می‌گذارند و کم و بیش جذابیت واردات یا صادرات را ایجاد می‌کنند. به عنوان مثال، یارانه های کشاورزی ممکن است هزینه های کشاورزی را کاهش دهد و تولید بیشتر برای صادرات را تشویق کند. سهمیه های وارداتی باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی می شود که باعث کاهش تقاضا می شود.
کشورهایی که تجارت را از طریق تعرفه‌های وارداتی و عوارض بالا محدود می‌کنند، ممکن است نسبت به کشورهایی که سیاست‌های تجارت باز دارند، کسری تجاری بیشتری داشته باشند. این به این دلیل است که موانع تجارت آزاد ممکن است آنها را از بازارهای صادراتی خارج کند.
موانع غیر تعرفه ای نیز برای تجارت وجود دارد. کمبود زیرساخت ها می تواند هزینه های عرضه کالا به بازار را افزایش دهد. این باعث افزایش قیمت آن محصولات و کاهش رقابت جهانی یک کشور می شود که به نوبه خود باعث کاهش صادرات می شود.
سرمایه گذاری می تواند این موانع را کاهش دهد. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها می‌تواند پایه سرمایه یک کشور را افزایش دهد و قیمت عرضه کالا به بازار را کاهش دهد.

نرخ ارز، ذخایر ارزی خارجی و تورم
• نرخ ارز : یک ارز داخلی که افزایش یافته است، هزینه کالاهای صادراتی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد و می تواند صادرکنندگان را از بازارهای جهانی خارج کند. این ممکن است تراز تجاری یک کشور را تحت فشار قرار دهد.
• ذخایر ارز خارجی : برای رقابت موثر در بازارهای بین المللی، یک کشور باید به ماشین آلات وارداتی دسترسی داشته باشد که بهره وری را افزایش می دهد، که در صورت ناکافی بودن ذخایر ارزی ممکن است دشوار باشد.
• تورم : اگر تورم در کشوری بیداد می کند، قیمت تولید یک واحد محصول ممکن است بالاتر از قیمت کشوری با تورم کمتر باشد. این امر بر صادرات تأثیر می گذارد و در نتیجه بر تراز تجاری تأثیر می گذارد.

تقاضا
تقاضا برای محصولات یا خدمات خاص جزء ضروری تجارت بین المللی است. برای مثال، تقاضا برای نفت به طور یکسان بر قیمت و تراز تجاری کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت تأثیر می‌گذارد. اگر یک واردکننده کوچک نفت با کاهش قیمت نفت مواجه شود، ممکن است واردات کلی آن کاهش یابد.
از سوی دیگر، صادرکننده نفت ممکن است شاهد کاهش صادرات خود باشد. بسته به اهمیت نسبی یک کالای خاص برای یک کشور، چنین تغییرات تقاضا می تواند بر تراز کلی تجارت تأثیر بگذارد.

تراز تجاری به عنوان یک شاخص اقتصادی
کاربرد داده های تراز تجاری به عنوان یک شاخص اقتصادی به کشور بستگی دارد. مهم‌ترین تأثیر عموماً در کشورهایی مشاهده می‌شود که ذخایر ارزی محدودی دارند ، جایی که انتشار داده‌های تجاری می‌تواند باعث نوسانات بزرگ در ارزهای آنها شود.
داده‌های تجاری معمولاً بزرگترین جزء حساب جاری است که توسط سرمایه‌گذاران و متخصصان بازار برای نشانه‌هایی از سلامت اقتصاد به دقت نظارت می‌شود. کسری حساب جاری به‌عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی (GDP)، به‌ویژه، برای نشانه‌هایی ردیابی می‌شود که نشان می‌دهد کسری غیرقابل مدیریت است و می‌تواند پیش درآمدی برای کاهش ارزش پول باشد.
با این حال، کسری تجاری موقت ممکن است به عنوان یک شر ضروری تلقی شود، زیرا ممکن است نشان دهد که اقتصاد به شدت در حال رشد است و برای حفظ شتاب نیاز به واردات دارد.
تراز تجاری یک شاخص کلیدی برای سلامت یک کشور است. به طور کلی، به نظر می رسد که سرمایه گذاران و متخصصان بازار بیشتر نگران کسری های تجاری هستند تا مازاد تجاری، زیرا کسری های مزمن ممکن است پیش درآمدی برای کاهش ارزش پول باشد.

خلاصه
• تراز تجاری به عنوان صادرات خالص یک کشور یا صادرات آن منهای واردات تعریف می شود.
• وقتی صادرات بیشتر از واردات باشد، کشور مازاد تجاری دارد و وقتی واردات از صادرات بیشتر شود، کشور کسری تجاری دارد.
• وقف عوامل، مانند نیروی کار، بر تراز تجاری توسط چه چیزی و توسط چه کسی تولید می شود، تأثیر می گذارد.
• تجارت بین المللی تا حد زیادی تحت تأثیر تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور است.