زمانی به ارزش 100 دلار را برای یک تصمیم 1 دلاری هدر ندهید

چگونه فدرال رزرو تشکیل شد

ارسال توسط : کارشناس ایران فاکس / تاریخ : 1401/06/13
چگونه فدرال رزرو تشکیل شد

چگونه فدرال رزرو تشکیل شد
فدرال رزرو به طور گسترده ای به عنوان یکی از مهم ترین موسسات مالی در جهان شناخته می شود. فدرال رزرو می تواند کمکی خوش خیم یا چالشی سخت باشد و سبک آن معمولاً تابعی از هیئت رئیسه فدرال رزرو است . تصمیمات سیاست پولی آن می تواند نه تنها در بازارهای ایالات متحده، بلکه در جهان نیز موج ایجاد کند.
در این مقاله به شکل‌گیری فدرال رزرو نگاهی می‌اندازیم و تاریخچه آن را دنبال می‌کنیم که بازار را متحیر می‌کند و سپس آن را چرخانده و به اوج‌های جدید می‌فرستد.

آمریکا در برابر فدرال رزرو
ایالات متحده قبل از ایجاد فدرال رزرو از نظر مالی ناپایدارتر بود. وحشت، تنگناهای فصلی نقدینگی و نرخ بالای ورشکستگی بانک ها، اقتصاد ایالات متحده را به مکانی پرمخاطره برای سرمایه گذاران بین المللی و داخلی تبدیل کرده است. فقدان اعتبار قابل اعتماد رشد را در بسیاری از بخش ها از جمله کشاورزی و صنعت کاهش داد. با این حال، آمریکایی‌ها در اوایل یک بانک مرکزی نیز نمی‌خواستند، زیرا آنها این را به عنوان مدلی مبتنی بر تاج سلطنتی و بانک انگلستان آن می‌دانستند. آمریکای جدید نمی خواست به شکل بریتانیا ساخته شود، و همچنین طرفدار رویکرد غیرمتمرکز دولت به ایالت در اقتصاد سیاسی خود بود.
با این حال، برخی از تلاش های اولیه وجود داشت. الکساندر همیلتون ، اولین وزیر خزانه داری، در تشکیل اولین بانک ملی در آمریکا، معروف به بانک ایالات متحده ، نقش اساسی داشت . این سازه که در فیلادلفیا در پارک ملی تاریخی استقلال واقع شده است، در سال 1797 تکمیل شد و امروزه به عنوان یک بنای تاریخی ملی ایستاده است. این یکی از چهار نوآوری عمده مالی در آن زمان بود، از جمله پذیرش بدهی های جنگ ایالتی توسط دولت ایالات متحده، تأسیس ضرابخانه ، و وضع مالیات غیر مستقیم فدرال. هدف همیلتون از این اقدامات برقراری نظم مالی، اعتبار ملی و حل مسئله ارز فیات بود.
با این حال، این اولین تلاش برای ایجاد یک بانک مرکزی آمریکا کوتاه مدت بود و اساسنامه آن تمدید نشد (بعدها برای یک دوره کوتاه دیگر دوباره تأسیس شد، به عنوان دومین بانک ایالات متحده، که حتی عمر کوتاه تری داشت. ). همیلتون در سال 1790 بانک ایالات متحده را پیشنهاد داد و سال بعد در فیلادلفیا افتتاح شد. در آوریل 1792، شعبه نیویورک، دومین بانک وال استریت را افتتاح کرد. اساسنامه اولین بانک ایالات متحده به مدت 20 سال (از 1791-1811) بود.

جی پی مورگان و وحشت 1907
پس از چندین دهه فقدان بانک مرکزی، این جی پی مورگان بود که در نهایت دولت را مجبور کرد تا طبق برنامه های بانک مرکزی که تقریباً یک قرن در نظر گرفته بود، عمل کند. در خلال هراس بانکی در سال 1907 ، وال استریت به جی پی مورگان روی آورد تا کشور را از طریق بحرانی که تهدید می کرد اقتصاد را به سمت یک سقوط و رکود کامل سوق دهد، هدایت کند . مورگان توانست همه بازیگران اصلی را در عمارت خود جمع کند و به تمام سرمایه آنها دستور دهد تا سیستم را سرازیر کنند، بنابراین بانک ها را شناور کرد که به نوبه خود به شناور شدن کسب و کارها تا پایان وحشت کمک کرد.
این واقعیت که دولت بقای اقتصادی خود را مدیون یک بانکدار خصوصی است، قوانین لازم را برای ایجاد یک بانک مرکزی و فدرال رزرو مجبور کرد.

یادگیری از اروپا
در سالهای بین 1907 و 1913، بانکداران و مقامات ارشد دولتی در ایالات متحده کمیسیون ملی پول را تشکیل دادند و به اروپا سفر کردند تا ببینند بانک مرکزی چگونه در آنجا اداره می شود. آنها با برداشت های مطلوب از سیستم های بریتانیایی و آلمانی بازگشتند و از آنها به عنوان پایگاه استفاده کردند و برخی پیشرفت های به دست آمده از کشورهای دیگر را اضافه کردند. کنگره در نهایت قانون فدرال رزرو در سال 1913 را تصویب کرد قانونی که سیستم فعلی فدرال رزرو را ایجاد کرد . کنگره قانون فدرال رزرو را برای ایجاد ثبات اقتصادی در ایالات متحده با معرفی یک بانک مرکزی تدوین کرد. برای نظارت بر سیاست های پولی قانون هدف، ساختار و عملکرد سیستم فدرال رزرو را مشخص می کند. کنگره می تواند قانون فدرال رزرو را اصلاح کند و چندین بار این کار را انجام داده است.
قانون فدرال رزرو در سال 1913 که توسط رئیس جمهور وودرو ویلسون به تصویب رسید، به 12 بانک فدرال رزرو این امکان را داد که برای تضمین ثبات اقتصادی پول چاپ کنند. سیستم فدرال رزرو دستور دوگانه را برای به حداکثر رساندن اشتغال و پایین نگه داشتن تورم ایجاد کرد. بنابراین به فدرال رزرو قدرت بر عرضه پول و به تبع آن اقتصاد داده شد. اگرچه بسیاری از نیروها در داخل مردم و دولت خواستار ایجاد یک بانک مرکزی بودند که بر اساس تقاضا پول چاپ کند، رئیس جمهور ویلسون تحت تأثیر استدلال های وال استریت علیه سیستمی قرار گرفت که باعث تورم افسارگسیخته می شد. بنابراین دولت فدرال رزرو را ایجاد کرد، اما به هیچ وجه تحت کنترل دولت نبود.

افسردگی شدید
دولت به زودی از آزادی ای که به فدرال رزرو اعطا کرده بود، در حالی که در خلال سقوط سال 1929 ایستاده بود، پشیمان شد و از جلوگیری از رکود بزرگ پس از آن خودداری کرد.
حتی در حال حاضر، بحث داغی وجود دارد که آیا فدرال رزرو می توانسته رکود را متوقف کند، اما تردیدی وجود ندارد که می توانست با ارائه نرخ های بهره پایین تر برای کاهش و کاهش آن تلاش کند تا به کشاورزان اجازه دهد به کاشت ادامه دهند و کسب و کارها به تولید ادامه دهند. نرخ های بهره بالا حتی ممکن است مسئول مزارع کاشته نشده ای باشد که به کاسه های گرد و غبار تبدیل شده اند. با محدود کردن عرضه پول در زمان بد، فدرال رزرو بسیاری از افراد و مشاغل را که در غیر این صورت ممکن بود زنده بمانند، گرسنه از کار درآورد.

بازیابی پس از جنگ
این جنگ جهانی دوم بود و نه فدرال رزرو که اقتصاد را از رکود خارج کرد. این جنگ با افزایش قدرت فدرال رزرو و میزان سرمایه ای که برای متفقین در نظر گرفته شده بود به نفع فدرال رزرو بود. پس از جنگ، فدرال رزرو توانست با پایین نگه داشتن نرخ بهره برخی از خاطرات بد را از رکود پاک کند، زیرا اقتصاد ایالات متحده در روند صعودی قرار گرفت که تقریباً تا دهه 60 بدون وقفه بود.

تورم یا بیکاری؟
رکود تورمی و تورم در دهه 70 ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد، سیلی بر چهره اقتصاد وارد کرد، اما به مراتب بیشتر از تجارت به مردم آسیب زد. دولت نیکسون به رابطه دوباره و خاموش کشور با استاندارد طلا پایان داد و فدرال رزرو را در کنترل ارزش دلار آمریکا بسیار مهم تر کرد. سوال بزرگ فدرال رزرو این بود که آیا کشور با تورم بهتر است یا بیکاری؟
با کنترل نرخ بهره، فدرال رزرو می تواند به راحتی اعتبار شرکت ها را به دست آورد، بنابراین تجارت را تشویق به گسترش و ایجاد شغل می کند. متأسفانه این باعث افزایش تورم نیز می شود. از سوی دیگر، فدرال رزرو می تواند با افزایش نرخ بهره و کاهش سرعت اقتصاد، تورم را کاهش دهد و باعث بیکاری شود. تاریخچه فدرال رزرو به سادگی پاسخ هر رئیس به این سوال اصلی است.

سال های گرینسپن
آلن گرینسپن یک سال قبل از سقوط بدنام در سال 1987 اداره فدرال رزرو را بر عهده گرفت . وقتی به تصادفات فکر می کنیم، بسیاری از مردم سقوط 1987 را بیشتر یک نقص در نظر می گیرند تا یک تصادف واقعی - یک رویداد غیرواقعی که به یک وحشت نزدیکتر است. این تنها به دلیل اقدامات آلن گرینسپن و فدرال رزرو صادق است. مانند جی پی مورگان در سال 1907، آلن گرینسپن تمام رهبران لازم را جمع آوری کرد و اقتصاد را سرپا نگه داشت.
گرین اسپن از طریق فدرال رزرو از سلاح اضافی نرخ بهره پایین برای عبور از بحران استفاده کرد. این اولین باری بود که فدرال رزرو همانطور که سازندگان آن برای اولین بار 80 سال پیش تصور می کردند عمل می کرد.
به دنبال گرین اسپن، فدرال رزرو مجبور شد بحران مالی سال 2008 و رکود بزرگ را تحت نظارت بن برنانکی و جانت یلن پشت سر بگذارد . سپس، در دوران ریاست جمهوری ترامپ، جروم پاول ، فدرال رزرو را در دوره ای رهبری کرد که با عدم استقلال بانک مرکزی ، انحراف سیاسی به سمت کاهش نرخ بهره و گسترش ترازنامه فدرال رزرو تعریف شده بود.

انتقادات از فدرال رزرو همچنان ادامه دارد. خلاصه، این استدلال ها بر تصویری که مردم از متولی اقتصاد دارند متمرکز می شود. شما می توانید فدرال رزروی داشته باشید که اقتصاد را با نرخ های بهره ایده آل تغذیه می کند که منجر به بیکاری پایین می شود - که احتمالاً منجر به مشکلات آینده می شود - یا می توانید فدرال رزروی داشته باشید که کمک کمی ارائه می دهد و در نهایت اقتصاد را مجبور می کند یاد بگیرد که به خودش کمک کند. فدرال رزرو ایده آل مایل است هر دو را انجام دهد. اگرچه درخواست هایی مبنی بر حذف فدرال رزرو با بلوغ اقتصاد ایالات متحده وجود دارد، به احتمال زیاد فدرال رزرو برای سال های آینده به هدایت اقتصاد ادامه خواهد داد.

خلاصه
• علیرغم تلاش‌های اولیه در ایالات متحده پس از جنگ انقلابی برای تشکیل بانک مرکزی توسط الکساندر همیلتون، این تلاش‌ها به دلیل غیرممکن بودن سیاسی شکست خورد.
• وحشت سال 1907 و به اصرار جی پی مورگان و سایر سرمایه داران برجسته، کنگره سرانجام در سال 1913 قانون فدرال رزرو را تشکیل داد و فدرال رزرو را به عنوان بانک مرکزی آمریکا تأسیس کرد.
• از آن زمان، فدرال رزرو نقش مهمی در هدایت سیاست پولی آمریکا و جلوگیری از چالش های اقتصادی ایفا کرده است.